گاهی سکوت که میکنی
فکر میکنند جوابی نداشته ای که بدهی!
غافل از این که داری میسوزی تا فقط حرمت واژها را نگه داری!

چشمان تو از سرزمینیست...
که بارش بارانش ،
درست مثل رفتن تو ،
مداوم است...و طولانی
و هربار که پلکهام ،
...

ناسپاس از عشق پاکت نیستم
من که عمری با خیالت زیستم
دوستت دارم به جان تو قسم
روی حرفم تا ابد می ایستم!

دردهایت را دورت نچین که دیوار شوند،
زیر پایت بچین که پله شوند.
هیچ وقت نگران فردایت نباش،
خدای دیروز و امروزت، فردا هم هست…
فرداهایتان قشنگ باد.

ماه من غصه نخور بازی زمین خوردن داره
کار دنیا همینه ؛ تولد و مردن داره
ماه من غصه نخور تاب بازی افتادن داره
زندگی شکستن و دوباره دل دادن داره
...

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی.
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی…
ویکتور هوگو

حرف های دلم را هرگز کسی نمی فهمد !
فقط روزی مورچه ها خواهند فهمید…
روزی که در زیر خاک گلویم را به تاراج می برند…

صورتت بعضی وقتا خسته و داغونه!!
موهات بعضی وقتا نامرتب و کثیفه!!
هیکلت بعضی وقتا رو فرم نیست!!
بعضی وقتا خیلی لاغر میشی یا خیلی چاق!!
لباسات بعضی وقتا درست و حسابی نیست!!
بعضی وقتا حوصله نداری به خودت برسی!!
پس بهتره کسی رو پیدا کنی که
تو اینجور موقعها نگران کم شدن دوست داشتنش نباشی
و تو رو هر جوری که هستی ،
دوست داشتنی ترین موجود زمین بدونه!!

میترسم از اینکه یک روزی ، یک جایی
من و تو
خیلی دور از هم
در آغوش یک غریبه بیقرار هم باشیم !

مسافر تاکسی آهسته روی شونه راننده زد چون می خواست ازش یه سوال بپرسه …
راننده جیغ زد، کنترل ماشین رو از دست داد.
نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس.
از جدول کنار خیابون رفت بالا.
نزدیک بود که چپ کنن
...